نیمه شب در پاییز

در نیمه شبی پاییزی تصمیم گرفتم حرفهام اینجا ثبت کنم . روزمرگی هام و هرچی فکرمو درگیر میکنه .

نیمه شب در پاییز

در نیمه شبی پاییزی تصمیم گرفتم حرفهام اینجا ثبت کنم . روزمرگی هام و هرچی فکرمو درگیر میکنه .

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۱۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

تنها کسایی که حتی موقعی که به شدت بداخلاق و غرغرو هستی باز هم دوستت دارن پدر مادرتن . کسایی که همیشه و در همه حالتی لوست میکنن. کافیه یه قطره اشک بریزی زمین و زمانو به هم میدوزن . کافیه یکم ناراحت باشی همه کاری میکنن تا خوشحالت کنن . وقتی باهاشون قهر میکنی میان منتتو میکشن . وقتی بعد مدتها که ازشون دور بودی میبیننت از خوشحالی گریه میکنن . 

اعتراف میکنم که پدر مادرم منو خیلی لوس کردن .

دلم براشون تنگ شده .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۵۸
nana kian

میگن آدم دوستاش رو تو روزای سخت میشناسه !

گلوم چرک کرده به شکل وحشتناکی . رفتم دکتر 2 تا پینیسیلین نوشت . اولیش رو با دانیال رفتم زدم . و چقدر هم که دوست مهربونیه . چقدر مراعات حالمو میکنه و هوامو داره . داره یه کاری میکنه که دلم میخواد همیشه پیشش باشم . 

خلاصه . امروز دومیش رو باید میزدم .دیروزی اینقد درد داشت که رسما فلجم کرد و اشکم بی اختیار در اومد . دودل بودم که امروزی رو بزنم یا نه . میترسیدم خب. ولی صبح دیدم حالم هنوز خیلی بده تصمیم گرفتم بزنمش. در کمال ناباوری هیچ کدوم از دوستام که هم اتاقیامم هستن حداقل محض دلخوشی منم که شده نگفتن میخوای باهات بیایم؟؟؟ 

با این حالم صبح حتی کلی ظرف که رو هم طلنبار شده بود شستم . فقط ساحل گفت نمیشستی با این حالت ، میذاشتی من عصری که اومدم میشستمشون . 

خیلی برام جالب بود! کارای اینا دانیال رو پیش من عزیز تر هم میکنه . 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۱۸
nana kian

واقعا دیگه داره حالم از رفتارای این دو تا دختر به هم میخوره . یکیشون که از دم برا همه پسرا عشوه خرکی میاد و کرم میریزه . یکیشون هم وانمود میکنه با یکی از پسرای اکیپ هیچ رابطه ای نداره و براش مهم نیست از اون طرف میره واسش مینویسه جونم عشقم عمرم نفسم !!!

اون شبم توی گروه تلگرام من یهو به شوخی به ساحل گفتم تو چی میگی این وسط ! یهو علی برگشته میگه طعم ریمو شدن رو چشیدی قبلا نه ؟؟؟ درسته که به شوخی ولی خییییلی بدم اومد . یعنی چی آخه ! مسخره اشو در آوردن !

اصلا دیگه حوصله شونو ندارم . هیچ علاقه ای به دورهمی فردا هم ندارم . ترجیح میدم برم پیش دوستم و یکم آرامش داشته باشم .


+ احساس میکنم همه جونم عفونته . گردنم گوشم گلوم درد میکنه . خیلی بی حالم .


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۲۲
nana kian

دلم میخواد تو سال جدید:

1 . ورزش کنم . شنا یاد بگیرم  . بدنمو یکم نرم کنم و یکم فعالیت ورزشی داشته باشم 

2 . زبان بخونم . ( هم انگلیسی هم آلمانی )

3 . تابستون رو کار کنم و پول جمع کنم .

4 . تا آخر تابستون اولین مقالم اکسپت بشه 

5 . چشمامو عمل کنم 

6 . به وزن ایده آلم برسم

7 . فعالیت های جانبی برای خودم برنامه ریزی کنم . دلم نمیخواد زندگیم توی درس خلاصه بشه .


+فعلا همینا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۴۳
nana kian

+ مزخرف ترین کلوچه دنیا ، کلوچه پرتقالیه !!! واقعا هر کی ایده اشو داده خیلی خر بوده !!


 

+ نگران بی پولیم . از پس اندازم  چیزی نمونده . فعلا پولی قزاز نیست به دستم برسه !!


+ دیگه خیلی حوصله اکیپمونو ندارم ! بیشتر  از وقتی نازنین به اکیپ اضافه شده . جو رو مسموم کرده .از بس واسه پسرامون عشوه خرکی میاد ! دختره آویزون ! یه کرم ذاتی تو وجودش هست .


+ خواستم قضایای امشبو تعریف کنم ولی اصلا حال تایپ ندارم . کلا امروز خیلی بی حوصله بودم . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۳۶
nana kian

وام دانشگاه رو ثبت نام کردم

میخواستم واسه کلاسای زبانم !

ولی خب داداشمم لپتاپ لازم داره !

اینه که دودل شدم !


+ پارسال این موقع ها  اوج شلوغی کار بود. من همش به حالت بدو بدو بودم اینور اونور. پیگیری صورت وضعیت ها ! کنترل نیروها ! انجام خرده فرمایشات ناظرا ! پیگیری چک لیست ها ! اوووف ! تنها کاری که رییسم کرد این بود که یه کمکی برام بذاره که هم ببردم اینور اونور و هم یه سری کارها رو بهش واگذار کنم ! 

پاداش ماداش یُخ!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۶:۰۷
nana kian

مثل یک دختر خوب مقاله لاتین را تمام میکنیم آنگاه برای جایزه میتوانیم به یکی از آن سه گزینه فکر کنیم !

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۸
nana kian

از صبح زحمت کشیدیم دو عدد مقاله فارسی خواندیم !!

الان آمدیم یک عدد مقاله لاتین شروع کنیم حوصلمان نمیکشد !

برویم بیرون تنهایی ؟

کتاب بخوانیم؟

فیلم ببینیم ؟؟

باسن مبارکمان از نشستن پشت لپ تاب درد گرفته است !!!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۶
nana kian

خیلی حالم بده

اشتباه بزرگی کردم

کاری که هیچ وقت فکر نمیکردم روزی انجام بدم 

شاید برای خیلیا اصلا مساله مهمی نباشه . ولی من پا گذاشتم روی خط قرمزای خودم !

با اینکه شک داشتم به این قضیه ولی جدیش نگرفتم . درسته که 100 % مطمئن نبودم اما این همه نشونه آخه لامصب ! چرا خودتو گئل زدی؟ چرا چشماتو بستی ؟ چرا سرتو کردی زیر برف و رفتی تو دل قضیه ؟

وای خدایا دارم دیوونه میشم

خدایا غلط کردم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۳۳
nana kian

کافیه از یکی خوشت بیاد ! طرف چس میشه میره هوا !

اونوقت یکی که بهش حسی نداری حاضره همه کاری واست انجام بده !

چرا آخه ؟؟؟؟


+ و اینچنین ، همگی تنهاییم !


چقد تفاوت هست بین بوسیدن کسی که دوسش داری و کسی که دوستت داره ! اولی تورو میبره به بهشت و دومی هیچ! 

حالا اگه این حس دو طرفه باشه که واویلا میشه !

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۱۳
nana kian